راب مالی -نمایندهی ویژهی آمریکا در امور ایران- اخیراً از کار خود برکنار شد؛ مسئولان آمریکایی توضیحی در مورد علت این مسئله ارائه نکردهاند، اما روزنامه تهرانتایمز با انتشار یک فایل صوتی محرمانه از راب مالی نشان داد که مالی میگوید: ایالات متحده به دنبال احیای برجام و سپس استفاده از این توافق به عنوان نقطه شروع برای اعمال فشار بیشتر بر ایران است. عملاً یعنی برجام و توافق برای آمریکاییها حکم نوعی تله برای به دام انداختن ایران را دارد. این درست نقطهی مقابل غربگرایان است؛ آنها ادعا میکنند الان ایران به دلیل تحریمها در انزوای مطلق اقتصادی قرار دارد و توافق در حقیقت راهی برای رهایی اقتصاد ایران از این کنج انزوا است! آمارهای اقتصادی به ما چه میگویند؟! مروری بر ترکیب صادرات ایران -اعم از نفتی و غیرنفتی- ادعای رابرت مالی در فایل صوتی را اثبات میکند. آمریکاییها میدانند که ایرانیها به مرور در شرایط تحریم در حال قویتر شدن هستند و به همین دلیل، میخواهند با توافق مانع این روند شوند.
رکورد صادارت نفت
تولید نفت ایران حدود یک میلیون بشکه در روز از زمان آغاز ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در اوت ۲۰۲۱ افزایش یافته و از ۲.۲ میلیون بشکه در روز در آن زمان به ۳.۱ میلیون بشکه در روز رسیده است. به گزارش تبیین به نقل از اویل پرایس نوشت: طبق گفته یکی از اعضای کمیته انرژی مجلس ایران، تولید نفت این کشور به بالاترین رقم طی ۵ سال گذشته یعنی ۳.۱ میلیون بشکه در روز رسیده است. آخرین باری که ایران این مقدار نفت تولید کرده بود به اکتبر ۲۰۱۸ برمیگردد، یعنی زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا از قرارداد برجام خارج شد و صنعت نفت ایران را تحریم کرد. همچنین طبق آخرین گزارش ماهانه اوپک از بازار نفت، تولید نفت خام ایران در ماه ژوئن برابر با ۲.۷۵۴ میلیون بشکه در روز بوده است، یعنی ۵۶ هزار بشکه بیشتر از ماه مه و بالاتر از متوسط تولید در ۲۰۲۲ که برابر با ۲.۵۵۴ میلیون بشکه در روز بود. ایران از ۲۰۱۸ و آغاز تحریمها، شخصاً آمار تولید خود را به اوپک اعلام نکرده است. جالب اینکه ایران به انحاء مختلف توانسته به بخش عمده پول حاصل از درآمد نفت خود نیز دسترسی داشته باشد.
برکت تحریمها!
شکی نیست که تحریمها در یک دهه اخیر آسیبهای زیادی به معیشت ایرانیان وارد کردهاند. اما این تحریمها به اذعان اقتصاددانان برجستهی ایرانی در بلندمدت، حاوی آثار مثبت و برکاتی نیز هستند. مهمترین این برکات، کاهش اجباری وابستگی به صادرات نفت خام است. بهطور مثال دکتر هاشم پسران -اقتصاددان شهیر ایرانی- که در سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ نیز رئیس ادارهی پژوهشهای اقتصادی بانک مرکزی در دوران پهلوی بود، در یک سخنرانی با عنوان «صد سال درآمد نفتی و اقتصاد ایران» در ۲۳ فوریه ۲۰۱۳ (برابر با ۵ اسفند ۱۳۹۱) میگوید: «دورهی شاه و زمانی که خود من در بانک مرکزی بودم، افتخار میکردیم که صادرات غیرنفتی ایران ۲ میلیارد ریال شد. الان ۴۰ میلیارد دلار است؛ درآمد ایران از نفت معادل صادرات غیرنفتی شده است. پس در واقع این سیاستی که دنیای غرب در برابر ایران اعمال کرده (=تحریمها)، بهتدریج مسالهی نفت ایران را برایش حل میکند. در اقتصاد نسبتها مهم هستند. بهتدریج سهم صادرات غیرنفتی ایران بالا میرود. وقتی که ارزش صادرات نفت ایران ۱۰۰ یا ۱۲۰ میلیارد دلار در سال بود، اما صادرات غیر نفتی ۲۰ میلیارد دلار بود، ارز حاصل از نفت خیلی مهمتر بود، ولی الان که ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی و ۵۰ میلیارد دلار هم صادرات نفتی ماست، در شرایط فعلی اینها دارند با هم تعادل برقرار میکنند.»
تغییرات آماری مهم
مشابه اتفاقی که در روایت دکتر هاشم پسران برای صادرات غیرنفتی در دور اول تشدید تحریمها (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲) رخ داد، در دور دوم تشدید تحریمها -با خروج آمریکا از برجام- نیز در حال وقوع است. همانطور که در جدول مشاهده میکنیم سهم صادرات غیرنفتی از کل صادرات در دورانی که تحریم نبودیم، حدود ۳۵ درصد بود. این سهم در سال ۱۴۰۰ به ۵۱ درصد رسید و صادرات نفتی ما ۴۹ درصد شد. ارزش دلاری صادرات نفتی و غیر نفتی در این سال نیز به ترتیب به ۳۹ و ۴۱ میلیارد دلار رسید؛ بنابراین صادرات نفتی کاهش داشته، اما صادرات غیر نفتی نسبت به سال ۱۳۹۷، ۹ میلیارد دلار افزایش داشته است که رقم قابل توجهی است. البته همان صادرات نفتی نیز در سال ۱۴۰۲ رکورد زد؛ بنابراین باید منتظر ماند تا سال تمام شود و آمارهای مربوط به سال جاری منتشر گردد؛ بنابراین عملاً تحریمها همانطور که هاشم پسران نیز گفته بود، بهرغم اینکه مشکلات زیادی ایجاد کرده-، اما در هر دو تجربهی تشدید تحریمها پس از دو سال کمک کرده تا ارزش و سهم صادرات غیرنفتی ایران بالا برود.
ماجرای تحریم و وسوسه
آمریکاییها این را به خوبی میدانند و همانطور که در صوت راب مالی طرح شده، اتفاقاً به همین دلیل نمیخواهند منفعل باشند و تماشا کنند که اقتصاد ایران به دست خودشان عملاً از وابستگی تاریخی به نفت جدا شده و به سمت رشد تولیدات صنعتی غیرنفتی رفته است. بنابراین در دورهی جمهوریخواهان تشدید تحریمها را به راه میاندازند و در دورهی دموکراتها تلاش میکنند از طریق وسوسهی توافق، ایرانیان را معطل و پابند کنند. به این دوگانه در بیانیهی گام دوم به خوبی اشاره شده است. رهبر معظم انقلاب در این بیانیه چالش خارجی ما را به «تحریم و وسوسهی دشمن» تعبیر کرده اند. آمریکاییها هم تحریمشان در جهت آسیب زدن به اقتصاد ایران است و هم وسوسه کردنشان.
راب مالی اطلاعاتی را افشا کرده است که دست آمریکاییها را برای طرف ایرانی رو میکند. گفته میشود او از اعتماد بیش از حد به چند مشاور ایرانی و ایرانیتبار آسیب دید. اما هر چه هست، تقدیر برای اقتصاد ایران خوب رقم خورد که بداند نباید معطل توافق باشد؛ آن هم توافقی که اساساً نه تنها قرار نیست شفا دهد بلکه طراحی شده تا بیمار را از پا درآورد. محمد صرفی -سردبیر تهرانتایمز- در توییتر نوشت: «سخنگوی کمیتهی روابط خارجی آمریکا در گفتوگو با خبرنگاران هیچ اطلاع جدیدی نداده است». جالب اینکه یکی از خبرنگاران حاضر در جلسهی مطبوعاتی سخنگوی روابط خارجی، با کنایه به او گفته است که چرا باید تهرانتایمز از جزئیات پروندهی برکناری راب مالی اطلاع داشته باشد، اما ما خبر نداشته باشیم!؟ ماجرای برکناری راب مالی، نشان از اقتدار اطلاعاتی ایران نیز بود؛ اقتداری که بر اقتصاد نیز سایه خواهد افکند و به کمکش میآید تا از مسیر صحیح خود برنگردد.
ارسال نظرات